خانه » سرگرمی » دسته‌ بندی "سرگرمی های گوناگون" (صفحه 2)
ﮔﺎﻫﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ… (متن زیبا)

متن آموزنده و جالب ﮔﺎﻫﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ... (متن زیبا):زﯾﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﻟﺖ ﺑﺸﯿﻦ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﭻﭘﭻ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺭﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ...ﺑﺒﯿﻦ ﮐﯽ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻪ!ﺩﻟﺖ ﺍﺯ ﮐﺪﻭﻡ ﻋﺸﻖ ﺑﯿﺮﺍﻫﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ!ﺯﺑﻮﻧﺖ ﺍﺯ ﮐﺪﻭﻡ ﮐﻼﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﻣﻬﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻩ!ﺑﺒﯿﻦ ﺩﺳﺘﺎﺕ ﺟﺎﯼ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻥ...ﺭﻭﯼ ﮐﺪﻭﻡ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﻭ ﻧﯿﻠﯽ ﮐﺮﺩﻩ!!!ﺑﺒﯿﻦ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﺣﺮﻣﺖ ﻭ ﺣﯿﺎﯼ ﮐﺪﻭﻡ ﻣﺤﺮﻡ ﻭ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﻮ، ﭘﻨﻬﻮﻧﯽ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻩ!!ﺑﺒﯿﻦ ﮔﻮِﺷﺖ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺣﺮﻑ ﮐﺪﻭﻡ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺩﺯﺩﮐﯽ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺣﺮﻓﺎﺭﻭ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ!ﺑﺒﯿﻦ ﺗﮏ ...

داستان آزمون دامادها

داستان طنز «آزمون دامادها»  زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.مادر زن دامادها، یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند.یکی از دامادها را به خانه اش دعوت کردو در حالی که در کنار استخر قدم میزدند از قصد وانمود کردکه پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.دامادش فوراً...شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد.فردا صبح یک ماشین ...

داستان چوپان و مار

داستانهای آموزنده ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺧﯽ می‌گذاشت.ﻣﺎﺭﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ‌آمد، ﺷﯿﺮ را می‌خورد ﻭ سکه‌اﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ می‌انداخت.ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ.ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ بکشد ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﮑﻪﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ.ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ را ﮐﺮﺩ.ﻭﻟﯽ ﻣﺎﺭ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪ و ﭘﺴﺮ را نیش زد و ﭘﺴﺮ ﻣﺮﺩ.ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﺑﯽﭘﻮﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﻗﺪﯾﻢ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮔﺬﺍﺷﺖ.ﻣﺎﺭ ﺷﯿﺮ را ...

حکایت پندآموز ۳ سوال پادشاه

حکایت پندآموز ۳ سوالسلطان به وزیر گفت ۳ سوال میکنم فردا اگر جواب دادی هستی و گرنه عزل میشوی.سوال اول: خدا چه میخورد؟سوال دوم: خدا چه می پوشد؟سوال سوم: خدا چه کار میکند؟وزیر از اینکه جواب سوالها را نمیدانست ناراحت بود. غلامی فهمیده و زیرک داشت. وزیر به غلام گفت سلطان ۳سوال کرده اگر جواب ندهم برکنار میشوم. اینکه: خدا چه میخورد؟ چه می پوشد؟ چه کار میکند؟ غلام گفت؛ هر ...

داستان کوتاه احساس شکست

داستانهای کوتاه آموزنده داستان کوتاه احساس شکست :روزي دانشمندى آزمايش جالبى انجام داد.او يك صندوقچه ساخت و با قرار دادنيک ديوار شيشه‌اى در وسط صندوقچه آن ‌را به دو بخش تقسيم ‌کرد.در يک بخش، ماهى بزرگى قرار دادو در بخش ديگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود..ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بودو دانشمند به او غذاى ديگرى نمى‌داد.ماهی بزرگ براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به ...

سخـنان حکیـمانه از بـزرگان

 جملات فلسفی و آموزندهانسانیت اولین چیزی است که باید قبل از هر چیز داشت زیرا هیچ چیز کثیف‌تر از هرزگی در لباس دیانت نیست برتراند راسلسخن بزرگانایمان بدون عشق.. شما را متعصب وظیفه بدون عشق.. شما را بداخلاق قدرت بدون عشق.. شما را خشن عدالت بدون عشق.. شما را سخت زندگی ‌بدون عشق.. شما را بیمار میکند خلیل جبران جملات فلسفی و آموزندهفریبی که ما را خرسند می‌کند، بیش از صد حقیقت برایمان ارزش دارد ... آنتون چخوفسخن بزرگان خوشبختیاگر يک وقتی ناچار ...

حکایت «عاقبت، گرگ زاده گرگ شود»

حکایت «عاقبت، گرگ زاده گرگ شود»گروهی دزد غارتگر بر سر کوهی، در کمینگاهی به سر می بردندو سر راه غافله ها را گرفته و به قتل و غارت می پرداختند و موجب ناامنی شده بودند.مردم از آنها ترس داشتند و نیروهای ارتش شاه نیز نمی توانستند بر آنها دست یابند،زیرا در پناهگاهی استوار در قله کوهی بلند کمین کرده بودند، و کسی را جرأت رفتن به آنجا نبود.فرماندهان اندیشمند کشور، ...

آهی که خرمن هستی ظالمی را خاکستر کرد

حکایت های مثنوی  در زمانهای قدیم، حاکم ظالمی بود که هیزم کارگرهای فقیر را به بهای اندک می خرید و آن را به قیمت زیاد به ثروتمندان می فروخت. صاحبدلی (یکی از اهل باطن) از نزدیک او عبور کرد و به او گفت:  ماری تو که کرا ببینی بزنی                                                ...

داستان کوتاه شمع فرشته

داستان کوتاه شمع فرشته:مردي كه همسرش را از دست داده بود، دختر سه ساله اش را بسيار دوست ميداشت.دخترك به بيماري سختي مبتلا شد،پدر به هر دري زد تا كودك سلامتي‌اش را دوباره به دست آوردهرچه پول داشت براي درمان او خرج كردولي بيماري جان دخترك را گرفت و او مرد.پدر در خانه‌اش را بست و گوشه گير شد.با هيچكس صحبت نمي‌كرد و سركار نميرفت.دوستان و آشنايانش خيلي سعي كردند ...

تمجید از سخاوت شاهزاده

تمجید از سخاوت شاهزاده: پادشاهی از دنیا رفت و ملک و گنج فراوانی نصیب فرزندش شد، شاهزاده دست کرم و سخاوت گشود و به سپاهیان و ملت، نعمت فراوان بخشید:نیاساید مشام از طبله عود              بر آتش نه که چون عنبر ببوید                    بزرگی بایدت بخشندگی کن              که دانه تا نیفشانی نرودیکی از همنشینان کم عقل ...

مراقبت از گزند آن کس که از انسان می ترسد

حکایت کوتاهمراقبت از گزند آن کس که از انسان می ترسد:(هرمز) فرزند انوشیروان (وقتی به سلطنت رسید) وزیران پدرش را دستگر و زندانی کرد. از او پرسیدند: (تو از وزیران چه خطایی دیدی که آنها را دستگیر و زندانی نموده ای؟)هرمز در پاسخ گفت: خطایی ندیده ام، ولی دیدم ترس از من، قلب آنها را فرا گرفته و آنها بی اندازه از من می ترسند و اعتماد کامل به عهد ...

معمای شمش تقلبی را پیدا کنید

 معما همراه با جواب معمای شمش تقلبی را پیدا کنید:هفت شمش طلا به شما می‌دهند که یکی از آنها تقلبی است و سبک‌تر از شش تای دیگر.با یک ترازوی دو کفه‌ای و تنها دو بار وزن کردن شمش تقلبی را پیدا کنید. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  پاسخ معمای شمش تقلبی :در هر کفه ترازو سه شمش بگذارید.اگر وزن دو کفه یکی بود، شمش هفتم که روی ترازو نگذاشته‌اید،همان شمشی است که از همه سبک‌تر است و ...

داستان مرد هیزم شکن ( از داستان‌ های کلیله و دمنه)

داستان مرد هیزم شکن ( از داستان‌ های کلیله و دمنه)مردي هر روز صبح به صحرا مي رفت، هيزم جمع مي کرد و براي فروش به شهر مي برد . زندگي ساده اش از همين راه مي گذشت. تنها بود و همين روزي اندک بي نيازش مي کرد.  آن روز به هيزم هايي که جمع کرده بود، نگاه کرد.براي آن روز کافي بود. حالا بايد به شهر بر مي گشت. هيزمها را ...

فرار از زندگی

فرار از زندگیداستان «فرار از زندگی» استاد گفت:….خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن.مکالمات بین کودکان به این صورت بود: -الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی. -نخیر الان نوبت توست که دنبالم بدوی. -اصلا چرا من هیچوقت نباید فرار کنم؟ و حرف هایی از این قبیل… استاد ادامه داد:همانطور که شنیدی تمام این کودکان طالب آن بودند که از دست دیگری فرار کنند. انسان نیز این گونه است.او ...

حکمت خداوندی

حکمت خداوندی سعدی در بیان حکایتی می گوید:موسی علیه السلام ، درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده. گفت:ای موسی! دعا کن تا خدا عزوجل مرا کفافی دهد که از بی طاقتی به جان آمدم. موسی دعا کرد و برفت. پس از چند روز که از مناجات باز آمد، مرد را دید گرفتار و خلقی انبوه برو گرد آمده. گفت:این چه حالت است؟ گفتند: خمر خورده و عربده کرده ...

موضوعات
درباره سایت
مجله اینترنتی ایما با هدف راه اندازی سایتی جامع در حوزه اجتماعی وب فارسی از سال ۱۳۹۷ فعالیت خود را آغاز کرده و در زمان کوتاهی حوزه فعالیت محتوایی خود را به بیش از 124 عنوان مجموعه گسترش داده است.
شبکه های اجتماعی
شبکه های اجتماعی راهی برای بودن همیشه کنار هم
کلیه حقوق برای " مجله ایما " محفوظ است.