زمینه پیدایش ضرب المثل:
«پادشاهی را شنیدم که به کشتن اسیری اشارت کرد.
بیچاره (اسیر) در حالت نومیدی به زبانی که داشت،
مَلک را دشنام دادن گرفت و سَقَط گفتن که گفتهاند:
هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد، بگوید. مَلِک پرسید:
چه میگوید؟ یکی از وزرای نیک محضر گفت: ای خداوند جهان! همی گوید:
«وَالکاظِمینَ الغیظ، والعافینَ عَنِ النّاس؛ خدا فروخورندگان خشم و بخشایندگان بر مردم را دوست میدارد.»
مَلِک را رحمت در دل آمد و از سر خون او درگذشت.
وزیر دیگر که بر ضد او بود، گفت:
ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن!
این (اسیر) ملک را دشنام داد و سقط گفت.
ملک روی از این سخن درهم کشید و گفت:
مرا آن دروغ پسندیدهتر آمد از این راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود
و بنای این بر خبثتی و خردمندان گفتهاند:
دروغ مصلحتآمیز به از راست فتنهانگیز».
کاربرد:برای بیان این نکته که احکام الهی تابع مصالح و مفاسد هستند و در نکوهش و زشتی فتنهانگیزی و آشوب به کار میرود.