در اتاقی ۴ نفر وجود دارند که اولی در حال نماز و دومی با زبان روزه مشغول مناجات با خداوند و سومی و چهارمی هم زن و شوهری هستند که در کنار هم نشسته اند.
ناگهان، شخص پنجمی وارد میشود که با ورود او، علاوه بر اینکه نماز و روزه آن دو شخص باطل میشود، زن وشوهر نیز بهمدیگر، نامحرم می شوند.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آن مردی که به طور ناگهانی وارد اتاق می گردد شوهر پیشین آن زنی است که بیش تر از چهار سال و بدون اطلاعی او را ترک کرده و آن زن پس از چهار سال انتظار کشیدن با تصور این که همسرش فوت کرده و همچنین با اجازه حاکم شرعی از همسرش طلاق گرفته و با این مرد که اکنون کنار او نشسته است ازدواج کرده است .
پس از این که تصور می کند که همسرش از دنیا رفته است با استفاده از میراث بر جای گذاشته از شوهرش برای او دو نفر را می آورد که یکی از آن ها برای آن فرد نماز بخواند و فردی برای همسرش روزه بگیرد