یکی از پسران هارون الرشید (پنجمین خلیفه عباسی) در حالی که بسیار خشمگین بود
نزد پدر آمد و گفت: (فلان سرهنگ زاده به مادرم دشنام داد.)
هارون، بزرگان دولت را احضار کرد و به آنها گفت: (جزای چنین شخصی که فحش ناموسی داده است چیست؟)
یکی گفت: جزایش، اعدام است. دیگری گفت: جزایش بریدن زبانش است.
سومی گفت: جزایش مصادره اموال او به عنوان تاوان است.
چهارمی گفت: جزایش تبعید است. هارون به پسرش رو کرد و گفت:
ای پسر! بزرگواری آن است که او را عفو کنی و اگر نمی توانی،
تو نیز مادر او را دشنام بده، ولی نه آنقدر که انتقام از حد بگذرد،
آنگاه ظلم از طرف ما باشد و ادعا از جانب او:
نه مرد است آن به نزدیک خردمند که با پیل دمان پیکار جوید
بلی مرد آنکس است از روی محقیق که چون خشم آیدش باطل نگوید