خانه »
برچسب ها "داستان کوتاه پنجره بیمارستان و دو بیمار" پنجره بیمارستان و دو بیمار
در بیمارستانی، دو بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش که کنار تنها پنجره اتاق بود بنشیند ولی بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد. آنها ساعتها با هم صحبت میکردند؛ از همسر، خانواده، خانه،سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف میزدند و هر روز ...